آمار خیره کننده رشد مراکز هنری در چهل سالگی انقلاب اسلامی

  • ۳۷

در واقع انقلاب اسلامی مردم ایران روند پوچ و بی هدف هنر خاندان پهلوی را به خلاقیت هنری و سبک های جدید و اثرگذار تبدیل کرده است . هنر آرمان خواه و تعهد پذیر در مقابل ظلم و محرومیت ساکت نمی نشیند و مردم را مشغول و مسحور نمی سازد . سبقه ی مذهبی و الهی مردم ایران با هنر لخت و بی منطق دوران پهلوی دوم سازگار نبود و اکثر مردم را از هنر و مواهب آن نا امید و دلسرد کرده بود . همچنین اثری از هویت ایرانی و اسلامی در آن مشاهده نمی شد و کاملا تقلیدی و در سطح پایین تر از کشور های دیگر خود را عرضه می کرد . در کنار این موارد جای خالی هنر در بیان آزاد افکار در مورد مسائل متعدد آن را به ابزار حکومتی در مشغول کردن جوانان تبدیل کرده بود . مطمئنا این چنین هنری نمی توانست مسائل و مشکلات را بیان کرده و در صدد حل آن باشد . در این میان تنگ نظری به فراخی هنر و هنرمند در کنار مشکلات فراوان اقتصادی هنر ایران را بسیار محدود کرده بود و به ورطه نابودی می کشاند .

با پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران بر استعمار و استکبار جهانی ملت بلند همت ایران حرکتی بسیار شگرف در عرصه های مختلف هنر شروع کردند که مقداری از آنها را به اختصار از منبع زیر بیان می نماییم .

«جنبش مردمی پاسداشت چهل سال انقلاب کبیر اسلامی» در قالب سلسله برنامه های شنبه های انقلاب دستاورد های انقلاب اسلامی ایران را در حوزه هنرهای تجسمی را به شرح زیر اعلام کرد .

۳۱ برابر شدن مراکز آموزش عالی هنر بعد از انقلاب. از ۱۰ مرکز به ۳۷۶ مرکز دانشگاهی.

افزایش ۱۷ برابری تعداد نگارخانه‌های تجسمی کشور از ۳۰ نگارخانه به ۵۰۰ نگارخانه بعد از انقلاب است.
 موزه هنر‌های معاصر با ۵۰۰۰ متر تنها مرکز ارائه آثار تجسمی قبل از انقلاب بود که بیشتر در اختیار هنرمندان خارجی قرار داشت، اما پس از انقلاب بیش از ۱۷۰۰۰ متر فضای نمایشگاهی در کشور ایجاد شده است.
 ایران دارای رتبه نهم تعداد نگارخانه (گالری هنری) در دنیا است.
گالری هنری گالری هنری گالری هنری گالری هنری گالری هنری
 معدل جذب دانشجوی هنر ۳۱ برابرشده است؛ جذب دانشجو در سال‌های ۱۳۴۸ تا ۱۳۵۵ فقط ۳/۶۵۵ نفر بوده است؛ در حالی که طی سال‌های ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۵ به ۱۱۴/۸۴۶ نفر افزایش یافته است.
افزایش بیش از صد برابری آموزشگاه‌های خوشنویسی کشور.
افزایش بیش از ۵۰ برابری اساتید خوشنویسی کشور.
افزایش بیش از ۱۰۰ برابری مدرسان انجمن خوشنویسان کشور.
افزایش حدود ۱۰۰ برابری فارغ التحصیلان خوشنویسی کشور.
خوشنویسی خوشنویسی خوشنویسی خوشنویسی خوشنویسی
ایجاد ۲۱۰۰ آموزشگاه خصوصی تجسمی بعد از انقلاب اسلامی.
 به علت کمبود استاد متخصص هنر، مدرسانی برای تدریس از خارج کشور دعوت به کار می‌شدند؛ بعد از انقلاب اسلامی با رشد نزدیک به ۳۰ برابری دانشجویان هنر، این افتخار را داریم که تمام استادان هنر ایرانی هستند.
 معدل چاپ کتاب از ۱۳۱۶ الی ۱۳۵۷ در تمامی رشته‌ها ۲۷۵ عنوان بوده است؛ معدل چاپ کتاب هنر‌های تجسمی طی سال‌های ۱۳۷۰ الی ۱۳۹۶ به ۲۸۷ عنوان می‌رسد.
 طی ۲۶ سال پس از انقلاب اسلامی ۷۴۵۷ عنوان کتاب در حیطه هنر‌های تجسمی منتشر شده است.
 بیش از ۷ برابرشدن رشته‌های هنر و هنر‌های تجسمی در دانشگاه‌های کشور بیانگر اهتمام انقلاب اسلامی به گسترش عرصه‌های هنر است.
چند رشته‌ی مهمی که بعد از انقلاب اسلامی دایر شد رشته‌های عکاسی، نگارگری، طراحی فرش و... است که تا مقطع کارشناسی ارشد دانشجو تربیت می‌کند.
ایجاد ده‌ها مرکز پژوهشی هنر دستاوردی بزرگ برای انقلاب اسلامی است.
با ایجاد رشته پژوهش هنر از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۶ بیش از ۱۸ هزار پایان نامه پژوهشی در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا نگاشته شده است.
مقالات منتشر شده هنر‌های تجسمی از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۶ - ۵۴۲/۷۴۱ عنوان است.
برگزاری ۱۰ دوره جشنواره بین المللی هنر‌های تجسمی و ۲۵ دوره جشنواره هنر‌های تجسمی جوانان از دهه هفتاد تا کنون.
در دوران پهلوی پنج دوره بینال داخلی برگزار شد که داوران اصلی این مسابقات خارجی‌ها بودند در حالی که بعد از انقلاب فقط در دوسالانه‌ها و جشنواره‌های بین المللی به علت الزام جشنواره‌ای از داوران خارجی نیز استفاده شده است.
طی دو دهه اخیر آثار کاریکاتوریست‌های جوان ایرانی موجب اعتبار جشنواره‌های بین المللی خارجی شده است.
زنان هنرمند و متعهد در پیشرفت هنر انقلاب نقش عمده‌ای داشته اند.
روند فزاینده حضور زنان متعهد در جشنواره‌ها و دوسالانه‌ها، موجب افزایش کسب مقام و رتبه درعرصه هنر‌های تجسمی شده است.
 نتایج حراج‌های تهران نشان از استحکام چرخش مالی در اقتصاد هنر دارد.
در ۱۰ سال اخیر گردش مالی بخش هنر‌های تجسمی بالا رفته و حدود ۱۰۰ میلیارد تومان در سال گردش مالی هنر‌های تجسمی است.
 سالانه گروه‌های متعددهنری به کشور‌های مختلف اعزام شدند؛ که ۲۲۰ گروه هنری به استعداد ۹۲۳ هنرمند طی سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به ۶۰ کشور اعزام شده و سفیر فرهنگ ایران بوده اند.
مراودات و مناسبت‌های فرهنگی هنری دوجانبه بین المللی با کشور‌های مسلمان و مستقل جهان کمک کرد.
هفته‌های فرهنگی موجب تقویت اعتماد سازی و ارائه تصویری روشن از جمهوری اسلامی ایران در نزد مردم کشور‌ها شد.
تقویت ارتباط مستقیم فرهنگی بین نخبگان، هنرمندان برجسته کشور با همپایان خود در کشور‌های انقلابی و مستضعفان جایگزین ارتباط با هنرمندان لائیک و بدون هدف غربی شده است.
رویکرد انقلابی هنرمندان متعهد ایرانی موجب افشای جنایات صهیونیسم بین الملل درقالب تولیدات هنری شده است.
افشای جنایت‌ها و نسل کشی‌های جنایتکاران بین المللی، از جمله وظایفی است که هنرمندان ایرانی بر حسب وجدان و منش انسان دوستانه خود برعهده گرفته‌اند.
وحدت مسلمانان، یکی از موضوعات مورد توجه هنرمندان انقلابی ایران است.
کسب رتبه‌های هنر‌های تجسمی در جشنواره‌های بین المللی توسط هنرمندان جوان ایران طی دو دهه گذشته بسیار رشد داشته است.
دفاع مقدس موجب شد تا جوانان هنرمند برای ثبت حماسه‌ها به هنر عکاسی، نقاشی، خوشنویسی و... گرایش پیدا کنند که آثار بجا مانده از ایشان سندی تاریخی (برمظلومیت ملت ایران) محسوب می‌شود.
دوران انقلاب و دفاع مقدس موجب معرفی هنرمندان ایرانی به جهان شد.
دفاع مقدس موجب شکل گیری سبک خاصی در هنر‌های تجسمی شده است.
چهار ۴ دوره جشنواره بین المللی ویژه تولیدات هنری مقاومت در عرصه تجسمی.
هزاران نمایشگاه آثار تجسمی و صد‌ها جشنواره داخلی توسط هنرمندان بسیجی و انقلابی درکشور برگزار شده است.
عکاسی دفاع مقدس هنر عکاسی ایران رابین المللی کرد.
برگزاری مسابقات بین المللی کاریکاتور ایرانی موجب رشدتولیدات هنری ضدآمریکایی و صهیونیستی در جهان شده است.
مسابقات بین المللی کاریکاتور ایرانی

جامعه ای که خانه فقط خوابگاه است !؟

  • ۳۵

فروپاشی نهادهای سالم اجتماعی بالاخص خانواده

یکی از سوالات بسیار مهم در مورد تداوم تمدن ها این است که سبک زندگی حاصل از آن ایدوئولوژی این جوامع را به چه سازمان های اجتماعی سوق می دهد . گاهی نظامی گری و لشکر کشی ها مورد توجه قرار می گیرد و گاهی علم قله تمدن می شود . گاهی هنر و زیبایی و گاهی .... . می توان گفت در اکثر تمدن ها معمولا فضایل اخلاقی و انسانی مورد توجه قرار می گیرد ولی متأسفانه تمدن غربی تمامی این افتخارات انسانی را در خدمت کمترین ها قرار داده است . یعنی لذت ! و اصالت لذت را برای خود هدف می داند . در چنین جامعه ای خانواده جایگاهی نخواهد داشت بلکه با این هدف متضاد است .

امروزه بسیاری از دانشمندان علوم اجتماعی غربی بر این باور هستند که نهاد خانواده در حال فروپاشی است . " پاتریک جی بوکانان " ( Patrick J. Buchanan ) نویسنده آمریکایی ، می نویسد : " انقلاب جنسی برای بلعیدن بچه ها ، آغاز شده است . سقط جنین ، افزایش طلاق ، کاهش میزان تولد ، افزایش خانواده های تک سرپرست ، خودکشی جوانان ، مصرف مواد مخدر ، بدرفتاری با کودکان و همسران ، بی قیدی در امور جنسی ، و همه و همه نشانگر این است که چگونه این جامعه ، که دگرگونی فرهنگی در آن سیر صعودی دارد ، در حال تجزیه و مرگ است . "

دیوید پاپنو ( David Papineau ) جامعه شناس انگلیسی ، چهار « ایدئولوژی» عمده سکولاریسم ، اومانیسم ، مدرنیسم و فمینیسم را در فروپاشی خانواده در غرب مقصر می داند . دیویس ( Davies ) نویسنده غربی ، عامل پیدایش خانواده های بدون پدر ، مادران بدون شوهر ، مردان بدون فرزند ، ازدواج های بی ثبات ، عشق های بدون وفاداری و در نظر گرفتن منافع شخصی با انکار حقوق دیگران را از اعتقاد به فردگرایی مفرط و لذت گرایی می داند .

 

آمار بحرانی طلاق

جیمز. کیو. ویلسون ، ( James Q. Wilson ) جامعه شناس امریکایی می نویسد :" ازدواج در جامعه ما روزگاری یک آیین مقدس بود ، سپس به یک قرارداد مبدل شد و اکنون صرفا یک نوع نظام دهی خاص است . نسل امروز امریکایی در نامه ها و گفتگوها می نویسند که نمی خواهند زن یا شوهر شوند . نتیجه این نوع زندگی جدید این است که جوانان از هر نوع مسئولیتی فرار می کنند ."

نگاه به طلاق و ماهیت آن در جامعه ایران بسیار متفاوت تر از جوامع غربی است . ناپسندی آن در ایران بیشتر ازکشور های اروپایی و آمریکایی به چشم می آید . حتی در بین کشور های اسلامی نیز شاید ایران تنها کشوری باشد که طلاق را برای یک مرد و زن شکستی بزرگ تلقی می کنند .

نگاهی عمیق به جامعه غربی نشان می دهد که زنان در غرب بسیار تنهاتر از جوامع اسلامی و ایرانی زندگی می کنند . آنها در تحصیل و اشتغال و ازدواج و ... خود را مستقل نشان می دهند ، اما این استقلال بیشتر به نفع مردان است تا زنان . مردان با تقسیم مسئولیت مالی بین خود و همسرشان خانواده تشکیل می دهند و هنگام طلاق اکثرا زنان حضانت بچه ها را به عهده خواهند گرفت . مشکلات دیگر زندگی را یک زن بدون همراهی دیگران باید تحمل نماید . حتی خانواده پدری نیز مسئولیتی آنچنانی در قبال دخترش بر عهده ندارد . همچنین در صورتی که زنی از نظر مالی به استقلال خوبی رسیده باشد مطمئنا این پدر خواهد بود که از محبت و احساس پدرانه محروم می شود .

متأسفانه اگر خوب به دلایل طلاق در غرب نظری بیافکنیم خواهیم فهمید که عوامل طلاق در ایران نیز بسیار شبیه به آنهاست و در واقع می  توان گفت دلایل طلاق در ایران به علت غربی شدن فرهنگ برخی ایرانی هاست . متأسفانه هر مقدار مولفه های فرهنگ غربی به فرهنگ ایرانی صادر شود آمار طلاق ایران نیز بالا خواهد رفت .

 در فرهنگ غربی ازدواج به صورت فردی بین دو نفر تصمیم گیری می شود بنابراین طلاق هم امری بین آنها خواهد بود و افراد دیگر مانند خانواده مادری و پدری در آن نقشی ندارند . دومین زشتی در فرهنگ غربی روابط خارج از خانه می باشد که باعث می شود روابط زن و شوهری به تدریج کم شود . این اصطلاح در جوامع غربی رواج دارد که خانه برای مردان و زنان فقط خوابگاه می باشد . روابط نزدیک دیگری در محل کار و اجتماع برای هر دو رکن خانه مهیاست و این باعث کم شدن دلبستگی آنها به هم خواهد شد . در مرتبه سوم سهولت معاشرت با جنس مخالف در غرب از عوامل دیگری است که پایه های خانواده را سست خواهد کرد . کمبود روابط عاطفی در خانواده های کم جمعیت و یا هسته ای باعث خواهد شد هر کدام از اعضای خانواده به روابط دیگری مانند دوستی روی بیاورند که وابستگی آنها را به خانواده کم خواهد کرد .

پنجمین عامل را می توان عدم تعهد نامید . در ازدواج ایرانی بین زن و شوهر تعهد های محکمی بسته می شود . این امر در غرب تا حد امکان تضعیف شده است . هنوز هم با وجود تهاجم فرهنگ غربی بزرگترین اتفاق زندگی یک فرد ایرانی ـ چه پسران و چه دختران ـ یافتن شریک زندگی است . بعد از ازدواج نیز تعهدات کتبی و غیر کتبی بسیاری آنها را در کنار یکدیگر نگه می دارد .

عوامل دیگری نیز باعث افزایش طلاق در جوامع ایران و غرب می شود . اشتراک بین آنها ما را به این حقیقت می رساند که نگاه تمدن غربی به خانوده چه در ایران و چه در غرب نگاهی ناقص و مخرب است و باعث از پاشیدگی جوامع انسانی خواهد شد . از این پس باید انسان ها با مشکلات جمعیتی و عواطفی بیشتری دست و پنجه نرم کنند .

در سال ۲۰۱۱، بنابر اطلاعات اخیر از سوی اتحادیه اروپا، ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار مورد ازدواج و ۹۸۶ هزار مورد طلاق در کشورهای این اتحادیه ثبت شده است. این اعداد نشان می‌دهد که از هر ۱۰۰۰ نفر ۴.۲ نفر ازدواج کرده‌اند (نرخ خام ازدواج) و از هر ۱۰۰۰ نفر، ۲ نفر طلاق گرفته اند ( نرخ خام طلاق ) [1]. این بدان معناست که در اروپا به طور میانگین نزدیک به 50 درصد ازدواج ها به طلاق ختم می شود . همچنین نمودار زیر نشان میدهد با وجود کاهش تعداد ازدواج ها در کشور های اروپایی میزان طلاق روز به روز در حال افزایش است .

تغییرات نرخ خام ازدواج و طلاق در اروپا

تغییرات نرخ خام ازدواج و طلاق در اروپا

در این میان برخی کشور های اروپایی درصد بیشتری را به خود اختصاص می دهند .

در آمریکا نیز طبق گزارشات رسمی نرخ خام ازدواج و طلاق در سال 2014 به ترتیب حدود 6.9 و 3.2 میباشد که همانند اروپا نرخ طلاق به ازدواج را 50 درصد نشان می دهد[2] . البته نمودار زیر شتاب رشد نرخ طلاق به ازدواج را در آمریکا را تا سال 2007 بهتر از اروپا نشان می دهد . این بدان معناست که وضعیت کشور های اروپایی در آینده ای نزدیک در مورد نرخ طلاق به ازدواج خام بسیار وخیم تر از آمریکا خواهد بود .

تغییرات نرخ خام ازدواج و طلاق در آمریکا

تغییرات نرخ خام ازدواج و طلاق در آمریکا

همچنین نقشه زیر کشورهای اروپایی و آمریکایی را در مقایسه با دیگر کشور های جهان از نظر نرخ طلاق به ازدواج به مقایسه می گذارد .

مقایسه کشور های جهان از نظر نرخ طلاق به ازدواج

مشکلات مالی ، خیانت ، تخریب و توهین به شخصیت ، آزار جسمی ، ناسازگاری ، فقدان علاقه ، انتظارات برآورده نشده و اعتیاد به انواع مختلفی از مسکرات از عواملی هستند که موجب طلاق در خانواده های اروپایی و آمریکایی می شوند .

جنگ در افغانستان یا زندگی در آمریکا !

  • ۲۵

یکی از ملزومات جامعه سالم امنیت و آسایش اجتماعی است . امنیت و آسایش روانی و مادی است که زندگی شیرین را برای مردم هر کشور فراهم می آورد . کشوری هر چند از نظر تکنولوژی وضعیت قابل قبولی داشته باشد اما اگر از نظر امنیت اجتماعی دچار مشکل شود ، زندگی در آنجا شیرینی و لذت خود را از دست خواهد داد . بلکه به یک جهنم بی عاطفه تبدیل خواهد شد. یکی از نشانه های اساسی فروپاشی نظام اجتماعی کشورهای غربی بالا رفتن روز به روز جرائم و خشونت های اجتماعی آنهاست.

جیمز کامی از مقامات ارشد پلیس فدرال آمریکا در این باره می گوید ‌: این موضوع (افزایش جرایم خشوت آمیز) در سطوح محلی مورد توجه قرار گرفته است، اما توجه لازم در سطح ملی به آن پرداخته نشده است. نمی دانم پاسخ این مشکل چیست، اما مشکل به قوت خود باقی است [1]. جدا از دلایل اقتصادی و فرهنگی نبود ساختار ها و قوانین بازدارنده از عواملی است که باعث افزایش روز افزون جرایم در آمریکا می باشد .

اگر به آمار های منتشر شده در موارد زیر توجه کنیم نشانه هایی از دروغ بزرگ آنها را خواهیم دید . جامعه ی رویایی آنها پر است از مادیات و هوس هایی که برای ما قبیح است . در حالی که اذهان اکثریت ملت های جهان سومی پر است از تصورات زیبا که در واقعیت جایی ندارند . رویاهایی همچون احترام و قانون مندی با واقعیاتی که در ذیل می آید بسیار فاصله دارند و شاید افسانه ای است که بر سر زبان ها افتاده و در فیلم ها جا گرفته.

افزایش جرایم اجتماعی و خشونت مختص امریکا نبوده بلکه دیگر کشورهایی که فرهنگ و تمدن آمریکایی به آنجا رسیده است مانند یک بیماری واگیر دار منتقل شده است . فرمانده سابق پلیس انگلیس سارا تورنتون رئیس شورای ملی فرماندهان پلیس انگلیس  در این باره از وضعیت کشورش می گوید : از پنجشنبه هفته گذشته _ بعد از برگزاری همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا _  تاکنون، 331 فقره جرم مبتنی بر تنفر به پلیس انگلیس گزارش شده است که این رقم در مقایس با میانگین 63 جرم در هفته ، افزایش پنج برابری نشان دهد[2].

قتل و جنایت

ضرب المثلی می گوید : همیشه تفنگ ها آدم نمی کشند ، اما همواره نقش خود را بازی میکنند[3] !

بر اساس اعلام سازمان ملل متحد ، آمریکا رتبه نخست را در بروز قتل های با سلاح گرم در میان کشورهایی _ بدون جنگ_ همچون سوئیس ، ترکیه ، ایتالیا و بلژیک را دارد. تعداد قتل با سلاح گرم به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت در آمریکا 29.7 مورد است. این رقم حدود چهار برابر بیش‌تر از کشور سوئیس است که با رقم 7.7 در جای دوم در این لیست قرار دارد. کانادا در این لیست با 5.1 قتل جایگاه پنجم را دارد. آلمان با 1.9 قتل و استرالیا با 1.4 قتل به ترتیب دوازدهم و چهاردهم هستند.[4]

2021 14 کشور اول در قتل

شکل 1: 14 کشور اول در قتل

در ایالات متحده در هر 22 ثانیه یک جرم، در هر 31 دقیقه یک قتل، ‌در هر 8 دقیقه یک تجاوز به عنف و در هر 5/14 ثانیه یک سرقت اتفاق می‌افتد. [5]

در سال ۲۰۱۲ هر روز به طور متوسط ۳۲ نفر در آمریکا به علت شلیک گلوله کشته شدند و بیشتر سلاح‌های به کار گرفته شده در اتفاق‌ها ، به طور قانونی تهیه شده بودند. [6] در نیویورک 461 قتل در سال 2009 گزارش شده است. سالانه حدود  30000  نفر در امریکا بر اثر حوادث مربوط به اسلحه جان خود را از دست میدهند [7] . آمار منتشر شده توسط «اف بی آی»  نشان می دهد که در دهه نخست قرن ۲۱ در ایالت های آمریکا به استثنای فلوریدا که یکی از ناامن ترین ایالت های این کشور است، حدود ۱۷۰ هزار نفر به قتل رسیده اند.

همچنین روزنامه واشنگتن پست در این مورد می نویسد ، آمار قتل های با سلاح گرم در آمریکا بیست برابرِ میانگین قتل عام های مشابه در سی و دو کشور توسعه یافته است . بیشترین آمار قتل با سلاح گرم در آمریکا به ترتیب متعلق به شهرهای نیواورلئان با 1 / 69 نفر، دیترویت با 4 / 41  نفر، لاس وگاس با 9 / 36 نفر و میامی با 5 / 33  نفر در هر صد هزار نفر است. [8]

در آمریکا طبق آمارهای سال ۲۰۱۲ حدود ۲۷۰ میلیون اسلحه شخصی ، در اختیار مردم قرار دارد که قوانین نیمی از ایالات به افراد اجازه حمل آنها را در فضای عمومی می دهد. [9]

روزنامه واشنگتون پست در مورد میزان مالکیت اسلحه در جهان نقشه زیر را آورده است که نشان می دهد آمریکا در  میان کشور های جهان بیشترین مالکیت شخصی اسلحه را داراست . این نقشه نشان می دهد به ازای هر 100 نفر 80 نفر در آمریکا سلاح گرم دارند[10]  ! البته این نقشه همچنین میزان شجاعت و تهور آمریکایی ها را نیز نشان میدهد که می توانند در خیابان های آنجا راه بروند !! مردم آمریکا سالیانه 7 میلیارد گلوله خریداری می‌کنند، اما در سال 2008 با یک جهش این میزان به 9 میلیارد گلوله رسید.[11]

2022میزان مالکیت اسلحه به ازای هر 100 نفر

شکل 2: میزان مالکیت اسلحه به ازای هر 100 نفر

همچنین شما اجازه دارید در آمریکا اسلحه خالی خود را داخل هواپیما ببرید و شگفت انگیزتر اینکه برخی دبیرستان های تگزاس به معلمان اجازه حمل اسلحه را می دهند ! چنانچه براساس آمار مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ایالات متحده، 8/7 درصد دانش‌آموز دبیرستانی در سال 2007، حداقل یک‌بار با اسلحه زخمی شده یا مورد تهدید قرار گرفته‌اند[12] . چهار قتل از پنج قتل صورت گرفته توسط جوانان به وسیله ی اسلحه صورت میگیرد. هر دو ساعت یک کودک در آمریکا با سلاح گرم کشته می شود. برآورد ها نشان میدهد که بیش از 1.2 میلیون دانش آموز ابتدایی آمریکایی در خانه خود دسترسی به سلاح گرم دارند[13]. حوادث ناشی از اسلحه در آمریکا پنجمین عامل اصلی مرگ و میر در بین کودکان زیر چهارده سال است. ایالات متحده بیشترین مرگ ناشی از اسلحه در رده ی سنی 11_14 سال را داراست که این میزان 12 برابر بیشتر از میزان این گونه مرگ ها در مجموع 25 کشور است.

به همین منظور و طی فاجعه های پی در پی آدم کشی در آمریکا و خصوصا مدارس ، کار به جایی رسید که در 14 دسامبر 2012 سایت رسمی کاخ سفید اقدام به انتشار نامه ای به رئیس جمهور اوباما کرد . در این نامه که چند صد هزار نفر آمریکایی آن را امضا کردند از دولت فدرال خواسته شده است که با وضع قانون مناسب در کنگره بالافاصله به کنترل اسلحه در امریکا اقدام نماید . [14]

WE THE PEOPLE ASK THE FEDERAL GOVERNMENT TO TAKE OR EXPLAIN A POSITION ON AN ISSUE OR POLICY:

Immediately address the issue of gun control through the introduction of legislation in Congress.

Created by D.G. on December 14, 2012

اما تلاش های اوباما نیز به جایی نرسید و لایحه دولت در کنگره با 54 رای حتی اجازه طرح در صحن را نیافت و اوباما این روز را شرم آور خواند ! [15]

در مقایسه ای که آقای زارا ماتسون[16]  از موسسه مارتین پراسپریتی[17]  انجام داده است هر یک از ایالت های آمریکا به تنهایی در  قتل  و جنایت با یکی از کشورهای جهان برابری میکند . برای مثال ایالت دیتروید با 35.9 نفر با کشور ال سالوادور با 39.9 نفر در هر 100 هزار  نفر مقایسه میشود و  شهر بالتیمور  29.7 نفر با گواتامالا و شهر نوارک و میامی  25.4 و 23.7 نفر با کولومبیا و واشینگتون دی سی  19 نفر که در سطح کشور برزیل با 18.1 نفر برابری میکنند ! [18]

شکل 3:2023مقایسه شهر های آمریکا با کشور های جهان در جنایت

رقم قتل با سلاح گرم در آمریکا 60 درصد است[19] در حالی که این رقم در کشور های دیگر بسیار کمتر است ؛ به عنوان مثال در کشور کانادا 31 درصد ، استرالیا 18.2 ، انگلیس 10 ، آلمان 26.3 درصد، در فرانسه 9.6 درصد ،در یونان 24.9درصد ، در هلند 30.7درصد است و در سوئد 33.9 گزارش شده است .

در میان همه ی آمار های فوق ، جالب است بدانید که در آمریکا جرمی دیگر مورد توجه است که به آن تیراندازی جمعی[20] می گویند ! در این تعریف جنایتی که در آن بیش از 4 نفر مورد حمله واقع شود تیراندازی جمعی نامیده می شود . برای مثال در نخستین ساعات ۱۲ ژوئن ۲۰۱۶ فردی مسلح افراد حاضر در یک کلوپ شبانه  در اورلاندو را به رگبار بست و حداقل 50 تن را کشت[21] ! این یکصد و سی و سومین تیراندازی جمعی تنها در سال 2016 در ایالات متحده است. آمارهای سازمان غیردولتی Gun Violence Archive که درباره تیراندازی های جمعی در ایالات متحده تحقیق می کند، نشان می دهد که در 164 روز گذشته از سال جاری میلادی -2016- آمریکایی ها 76 روز را با خشونت های جمعی مسلحانه و 88 روز را بدون این خشونت ها سپری کرده اند. [22] و تنها در بیستم فوریه امسال 5 تیراندازی جمعی را مردم آمریکا در همان روز شاهد بودند !

2024پراکندگی تیراندازی جمعی در ایالات آمریکا

شکل 4: پراکندگی تیراندازی جمعی در ایالات آمریکا

پلیس آمریکا نیز سهم خود را در این جامعه به هیچ عنوان از دست نخواهد داد و مردم این امر را به طور کاملا عادی و همه روزه از تلوزیون می توانند مشاهده نمایند . به این صورت که پلیس آمریکا تنها فقط در 8 روز سال 2015 آدم نکشته است و در مجموع سه هزار و ۶۶۷ نفر در امریکا بدست پلیس این کشور کشته شده اند که دو هزار و ۸۵ مورد از این قتل ها قانونی بوده است ! این امر عادی موجب شده است که سایتی مخصوص معرفی کشته شدگان توسط پلیس در آمریکا راه اندازی شود[23] !

با این حساب رفتن به افغانستان برای جنگ به مراتب خطر کمتری از زندگی در آمریکا خواهد داشت .



[3]  . Guns don't always kill people, it seems, but they certainly play a role

[5]  . An Introduction to Policing _ By John Dempsey, Linda Forst _ part 3 _ page 406

[8] .  washington post _ By Olga Khazan December 14, 2012 _ Here’s how U.S. gun violence compares with the rest of the world .

[10] . washington post _ By Olga Khazan December 14, 2012 _ Here’s how U.S. gun violence compares with the rest of the world .

[15]  . https://www.whitehouse.gov/photos-and-video/video/2013/04/17/president-obama-speaks-common-sense-measures-reduce-gun-violence#transcript

[16]  . Zara Matson

[17]  . http://martinprosperity.org/

[18]  . http://www.citylab.com/politics/2013/01/gun-violence-us-cities-compared-deadliest-nations-world/4412/

[19]  . http://www.bbc.com/news/world-us-canada-34996604

[20]  . Mass Shooting

[21]  . https://en.wikipedia.org/wiki/2016_Orlando_nightclub_shooting

[22]  . http://www.vox.com/a/mass-shootings-calendar-june-2016

[23]  . http://killedbypolice.net/

ارزش انسان مرده در تمدن غربی بیشتر از زنده آن است !!

  • ۳۰

اعضای بدن

وقتی نگاه یک تمدن به انسان مادی می شود او را گوشت و استخوانی بیش نخواهد دید . انسان را خوک کثیفی می بیند که می شود اعضای بدنش را فروخت . می تواند مزرعه پرورش انسانی ساخت و انسان پروری راه انداخت . باید بدانیم که در این تمدن ارزش ما انسان ها بعد از مردن بیشتر از زمان زندگیمان خواهد بود . انسان های فقیر می توانند مجاب شوند که اعضای اضافی بدن خود را بفروشند ! البته اجازه گرفتن از مردگان معنی نخواهد داشت . اما وحشتناک ترین آنها زمانی است که زنده ای بدون اجازه اش وادار به دست کشیدن از اعضای بدن خود شود .

باز مناطق جنگی محل خوبی برای یک جنایتکار خواهد بود . امروزه متأسفانه ملت های مظلوم و جنگ زده جهان خصوصا کشور های مسلمان در مقابل درنده ها بدون حصار و نگهبان رها هستند. حتی داعش بیمارستان هایی مخصوص جمع آوری اعضای بدن و هدیه دادن به اربابان خود ساخته اند [1]. این امر به قدری عادی شده است که شبکه های تلوزیونی برای آنها مستند می سازند و روزنامه ها نظریه پردازی می نمایند . در این کشور ها بیمارستان ها هم قابل اطمینان نیستند و بیمار شما را اگر زنده باشد شاید بدون کلیه پس بدهند و اگر مرده باشد ... . شما میتوانید به راحتی صفحه هایی در اینترنت پیدا کنید که تصاویر این درندگی را در کشور های اسلامی مانند بحرین و سوریه و عراق نشان می دهند .

اعضای بدن قربانیان علاوه بر کشور های جنگ زده ، از کشور های فقیر مانند برزیل ، هند ، مالدیو ، فیلیپین و آفریقایی قاچاق  می شوند. آنها به موجوداتی ثروتمند در کشورهایی مانند اسرائیل ، ایالات متحده ، آلمان ، انگلیس و ژاپن اهدا خواهند شد.  طبق گزراش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از 2000 نفر به لیست انتظار 120000 نفری دریافت اعضای بدن اضافه می شود [2]. هر روز 22 نفر از افراد در لیست انتظار فقط در آمریکا می میرند [3] این آمار باعث می شود برخی از دکترین خواستار قانونی شدن تجارت اعضای بدن در کشورهای خودشان شوند !

بهتر است بدانیم 10 درصد از پیوند های کلیه در جهان با استفاده از کلیه های قاچاق شده صورت می پذیرد [4] و بر اساس گزارش  سازمان بهداشت جهانی سالانه حدود 10 هزار خرید و فروش کلیه در بازار سیاه صورت می پذیرد[5] . پیوند های غیر قانونی نیز به علل مختلف معمولا با شکست روبرو می شوند . این بدان معنی است که هم قربانی و هم بیمار محتاج ، سرمایه و جان خود را به خطر می اندازند تا عده ای به پول برسند . انتقال برخی بیماری ها از این طریق و مرگ و میر بیمار و قربانی بعد از عمل جراحی از دیگر مصیبت های این تجارت کثیف می باشد .

قیمت ها نیز برای اعضا بدن متفاوت خواهد بود مثلا شما یک قلب را می توانید 1 میلیون پوند بخرید . در کشورهای فقیر حتی درآمد فروش اعضای بدن یک مرد 28 ساله میتواند فقط 480 دلار باشد این درحالی است که خریدار 48 ساله آن را به قیمت 53 هزار دلار خواهد خرید ! یا در چین یک آی پد به ازای یک کلیه می توانید بگیرید ! و در برخی از ایالات آمریکا می تونید خون خود را بفروشید یا با اهدایی برخی از اعضای بدنتان یک سال تخفیف مجازات بگیرید !![6]

در دنیای امروز تمام اعضای بدن قیمت های مشخصی در بازار سیاه دارند[7] . یک جفت چشم1،525 دلار / پوست سر: 607 $ /  جمجمه با دندان: 1200 $ / شانه: 500 $  /  عروق کرونر: 1525 $ / کبد: $ 157،000 / دست و ساعد: 385 $ / طحال: 508 $ / معده: 508 $ / روده کوچک: 2519 $ / کلیه ها: $ 262،000 / کیسه صفرا: 1219 $ / پوست: 10 دلار در هر اینچ مربع  !!  جالب این است که این قیمت ها در کشور های مختلف متفاوت هستند مثلا قیمت های خرید و فروش کلیه در کشور های جهان بسیار متفاوت هستند [8].

جالب است بدانیم که اعضای قاچاق شده فقط برای پیوند به بیماران استفاده نمی شود بلکه در برخی مراسمات سحر و جادو و عبادات شیطانی از اجزای بدن انسان استفاده می شود .

تجارت اعضای بدن توسط شبکه های بین المللی متشکل از پزشکان ، کارگزاران و دلالان امکان پذیر می باشد . سایت های پیوند غیرقانونی از آسیا به خاورمیانه ، شرق اروپا، آفریقای جنوبی، آسیای مرکزی، امریکای لاتین و ایالات متحده گسترش یافته است. پزشکان فاسد معمولا از کودکان و معلولین برای برداشت اعضای بدن آنها سو استفاده می کنند . برخی  مسئولین هم در تجارت زشت اعضای بدن شرکت دارند مثلا طبق اسناد ناتو نخست وزیر کوزوو هاشم تاچی  در رأس یک گروه مافیایی قرار داشت [9].

 

عروس ایرانی عربها در خاندان پهلوی

  • ۴۲

سال 1349در لابلای تبلیغات بسیار گسترده بازی فوتبال ایران و رژیم صهیونیستی ناگهان خبر مسرت بخش یک عروسی را گوینده رادیو با شادی و افتخار تمام به ملت ایران بیان می کند . شاهنشاه پهلوی 30 هزار نفر از ایرانیان را به میمنت این وصلت بین دو ملت در ورزشگاه امجدیه جمع کرده بودند تا در میان شعار های بلند ایران ایران خاک بحرن به عقد خاندانی از عرب ها در بیاید . اسدالله علم با تأسف تمام می نویسد : «گوینده خبر چنان با افتخار و غرور آن را خواند که گویی هم اکنون بحرین را فتح کرده‌ایم.»  این مسابقه فوتبال هم برای این ترتیب داده شده بود که حواس مردم به نوعی مشغول شود و اعتراضات احتمالی صورت نپذیرد .

جدایی بحرین

شاهنشاه پهلوی در مصاحبه ای قبلا بیان کرده بودند که « اگر سیاست بین المللی خواهان جدایی بحرین از ایران باشد ، من نیز خواست مردم بحرین را می پذیرم !! » ایشان در پاسخ به سوال رفراندم تأکید کرده بودند که « من نمی خواهم در این زمان وارد جزئیات مربوط به این سوال بشوم؛ ولی هر نوع وسیله‌ای که بتواند به یک روش رسمی و مورد پذیرش شما و ما و تمامی جهان، نشانگر خواست مردم بحرین باشد، مطلوب خواهد بود. » در واقع شاه موافقت خود مبنی بر ورود سازمان ملل علاوه بر انگلیسی ها به این موضوع را اعلام کرد و بدین ترتیب ویتوریوگیچاردی رئیس دفتر اروپایی سازمان ممل به نمایندگی دبیر کل برای برگزاری رفراندم به بحرین مسافرت کرد .

مردم استان چهاردهم ایران در این رفراندم شرکت داده نشدند بلکه برخی روسای قبایل در جلسه ای این تصمیم را اتخاذ کردند . در پی این ورود نحس دو باشگاه ایرانی نادری و فردوسی در بحرین تعطیل شدند و صدها نفر از معترضین عاقبتی غیر از زندانی شدن نداشتند . بخشش شاهانه خاندان پهلوی را طبق معمول هویدا با مهر دولتی خود قانونی کرد و عروس ایرانی به اجبار از خانه پدری رفت .

جدایی بحرین

بهتر است بدانیم این جزیره ارزشمند از نظر موقیت جغرافیایی به نوعی در ثوق الجیشی ترین نقطه جهان قرار دارد . ایران با از دست دادن آن بسیاری از منابع گازی و نفتی خود را که نمی توان به مقادیر آن قیمت نهاد از دست داد . همچنین مردمان منطقه نیز از صید ماهی و مروارید های آن محروم گشتند .

جدایی بحرین

نابودی هفتمین تالاب جهان در دوران خاندان پهلوی

  • ۴۳

هیرمند

اسد الله علم در کتاب خاطرات خود می نویسد : «این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر می کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند ... تیر از شست گذشته‌است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم‌خان درود فرستادم و به دولت لعنت. مرتیکه! مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر می‌خواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگاه دارید، ما نمی‌خواهیم و این بدبخت‌ها، آن قدر از چپ‌گرایی افغانستان ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب [ضربه] آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند ... البته این خیانت، ده تا پانزده سال دیگر ظاهر می شود که من مرده‌ام.»

شاید اسد الله علم می دانست که بعد از چند سال هفتمین تالاب جهان به خاطر امضای شاهنشاهی نابود خواهد شد . بماند اینکه در این سالها چقدر از مردمان مستضعف ایران به خاطر خشکسالی بدبخت تر خواهند شد .

خلاصه ماجرا این است که در سال 1352 معاهده ای بین افغانستان و خاندان پهلوی امضا گردید که طی آن حق آبه ایران از 50 درصد رود هیرمند به 14 درصد کاهش می یافت ! در حالی که رود هیرمند یکی از پر آب ترین رود های شرق فلات ایران است و از سلسله کوه های هندوکش با طی 1100 کیلومتر به ایران عزیز می رسد .

متأسفانه در سال 1351 با مشارکت آمریکایی ها کمیسیونی موسوم به دلتا بین ایران و افغانستان تشکیل گردید . پس از نشست های دلتا با فرمان و رضایت شاهنشاهی ، هویدا قراردادی را در 10 مرداد 1352 امضا کرد و به سرعت به تصویب مجلس ایران رسانده شد .

مطابق این قرارداد به شرط پر باران بودن منطقه فقط 819 میلیون متر مکعب از 5 میلیارد و 661 میلیون متر مکعب آب هیرمند حق آبه ایران خواهد بود !! در حالی که قبل از دخالت آمریکایی ها حق ایران نصف آب هیرمند بوده است . این امر باعث از بین رفتن زندگی بسیاری از ایرانیان آن منطقه مظلوم گردید و بعد از دو دهه موجب خشک شدن هفتمین تالاب جهان شد !!!

اسد الله علم در ادامه می نویسد « ... عرض کردم آیا اجازه می‌فرمایند به وزیرخارجه ابلاغ کنم مبادله قرارداد را با افغان‌ها به تأخیر بیندازند؟ فرمودند، نه! من گفتم مطالعه کردند، پس از آن که قانون به توشیح من رسیده و اعلان شده، دیگر مبادله نشدن قرارداد تأثیری ندارد. من چنان از کوره در رفتم و گیج شدم که جسارت کرده به عرض رساندم این هم مثل هزاران خلاف که به عرض مبارک می‌رسانند، خلاف محض است ... .»

3002 تالاب هیرمند

قاچاق انسان، نزدیک‌تر از آنچه فکر می‌کنید

  • ۳۱

معرفی خلاصه کتاب صوتی قاچاق انسان، نزدیک‌تر از آنچه فکر می‌کنید

خانم نویی سوراکو در جامعه غربی این مطلب را بیان میدارد که قاچاق انسان بیشتر از آنچه فکر می کنیم به ما نزدیک است . اینکه فکر کنیم در کشور های اروپایی و آمریکایی قاچاق انسان معنی ندارد در اشتباه هستیم . بلکه عاملان بسیاری از این جنایات بشری خود غربی ها هستند و در شهر های اروپا و آمریکا بسیاری از انسان ها به وسیله قاچاقچیان مورد خرید و فروش قرار می گیرند .....

این کتاب را آقای سپهر عماد حقی به فارسی ترجمع شده است .

 

همچنین ناشر صوتی: شرکت توسعه محتوای لحن دیگر این کتاب را به صورت صوتی انشار داده است که می توانید از لینک زیر آن را مطالعه نمایید .

 

لینک کتاب صوتی قاچاق انسان، نزدیک‌تر از آنچه فکر می‌کنید

لینک سخنرانی خانم نویی سوراکو در مورد همین موضوع را از اینجا ببینید

 

نویی سوراکو در خلاصه کتاب صوتی قاچاق انسان، نزدیک‌تر از آنچه فکر می‌کنید، درمورد قاچاق انسان و تأثیرات مخرب و گستردهٔ آن در سراسر جهان صحبت می‌کند. این فایل صوتی از یکی از سخنرانی‌های این روزنامه‌نگار در «تدتاک» برگرفته شده است.

 

قاچاق انسان

قاچاقچیان مدعی می شوند !!

  • ۳۵

 قاچاقچیان مدعی می شوند !!

سفارت فرانسه یکی از کشور های اروپایی که مقصد سودآوری برای قاچاقچیان انسان می باشد با بی شرمی تمام روز جهانی مبارزه با قاچاق انسان را به افغانی های بیچاره هشدار می دهد . همچنین آنها مدعی می شوند اولین قانون علیه این تجارت کثیف را در سال 2014 به تصویب رسانده اند!

از طرفی آمریکا !! عربستان سعودی را از لیست سیاه کشورهای قاچاقچی انسان حذف کرد [1]. در حالی که عربستان با حمایت همه جانبه از گروه تروریستی داعش یکی از بدترین صفحات قاچاق انسان از سوریه را امضا کرد . این واقعه در حالی در عراق و سوریه اتفاق می افتاد که آمریکا تمامی کارهای این گروهک را زیر نظر دارد.

 

 

 

[1] https://www.middleeasteye.net/news/us-removes-saudi-arabia-list-countries-worst-human-traffickers

مخالفان جمهوری اسلامی و قاچاق انسان !!!

  • ۳۲

روزنامه آلبانیایی اگزیت با انتشار اسنادی رسمی اعلام کرد که یک گروه از اعضای گروهک منافقین که از سال ۲۰۱۳ به آلبانی پناهنده شدند، به اتهام قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و پولوشویی دستگیر شدند. اما این همه ماجرا نیست. در ژوئیه ۲۰۲۱، یک محموله مواد مخدر توسط پلیس کشف و ضبط شد و نرگس ابریشمچی و حسن نایب آقا، دو مقام ارشد گروهک منافقین، در پی این ماجرا دستگیر شدند. طبق گزارش‌های رسمی آن‌ها پس از دستگیری، به نقش خود در سازماندهی و انتقال این محموله مواد مخدر به ایتالیا اعراف کردند. این جنایات به سال ۲۰۱۵ باز می‌گردد و اطلاعات مربوط به این جنایات نیز به سفارت آمریکا در تیرانا، پایتخت آلبانی، تحویل داده شده است. اما سفارت آمریکا از پاسخ درباره این اسناد به روزنامه اگزیت، خودداری کرد [1] !

2007 قاچاق انسان

 

تعداد برده های بشر در جهان امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ است

  • ۳۴

اتحادیه اروپا در گزارشی اعلام کرد که در سال گذشته میلادی (2013) نام بیش از 30 هزار نفر به عنوان قربانی قاچاق انسان در کشورهای اتحادیه ثبت شد. در میان قربانیان قاچاق انسان، بیش از 1000 کودک نیز وجود داشتند که قاچاقچیان انسان با هدف برده‌داری جنسی، آنان را به کشورهای اروپایی منتقل کرده بودند. «سیسیلیا مالمستورم»، مسئول امور داخلی اتحادیه اروپا گفته است که امروزه بیش از 30 هزار مرد، زن و کودک برخلاف میل خود تحت تسلط افراد دیگری هستند و در شرایطی دردناک در معرض استثمار قرار می‌گیرند[1]. 80 درصد قربانیان این تجارت کثیف از زنان و دختران هستند [2].

2002 قاچاق انسان

تخمین زده می شود که سالانه 30000 قربانی قاچاق جنسی بر اثر سوء استفاده، بیماری، شکنجه و بی توجهی جان خود را از دست می دهند. 80 درصد از کسانی که به بردگی جنسی فروخته می شوند زیر 24 سال هستند و برخی از آنها تا شش سال سن دارند[3]

تعداد برده های بشر در جهان امروز بیش از هر زمان دیگری در تاریخ است. تخمین زده می شود که 27 میلیون بزرگسال و 13 میلیون کودک در سراسر جهان قربانی قاچاق انسان هستند. " لودویگ تارزان فاینبرگ "، یک قاچاقچی محکوم، می گوید : "شما می توانید یک زن را به قیمت 10000 دلار بخرید و در عرض یک هفته پول خود را پس بگیرید اگر او زیبا و جوان باشد. سپس همه چیز دیگر سود است[4].

یونیسف تخمین می زند که در حال حاضر 300000 کودک زیر 18 سال برای خدمت در درگیری های مسلحانه در سراسر جهان قاچاق می شوند. نوزادان در بازار سیاه فروخته می شوند، جایی که سود بین قاچاقچیان، پزشکان، وکلا، مقامات مرزی و دیگران تقسیم می شود. یک مادر ممکن است چند صد دلار برای نوزادش دریافت کند . حضور غرب در کوزوو، مانند نیروهای ناتو و غیرنظامیان، به رشد سریع قاچاق جنسی و فحشا اجباری دامن زده است. عفو بین‌الملل گزارش داده است که سربازان ناتو، پلیس سازمان ملل، و امدادگران غربی «در بهره‌برداری از قربانیان قاچاقچیان جنسی تقریباً با مصونیت از مجازات عمل کردند»[5].

2003 قاچاق انسان

بیشترین قاچاق انسان در ایالات متحده در نیویورک، کالیفرنیا و فلوریدا صورت می گیرد . چندین کشور از جمله بلاروس، جمهوری مولداوی، فدراسیون روسیه، اوکراین، آلبانی، بلغارستان، لیتوانی، رومانی، چین، تایلند و نیجریه.l به عنوان کشورهای مبدا قاچاق انسان در رتبه بالایی قرار دارند.بلژیک، آلمان، یونان، اسرائیل، ایتالیا، ژاپن، هلند، تایلند، ایالات متحده در رتبه‌بندی کشورهای مقصد قربانیان قاچاق قرار دارند[6].

بر اساس گزارش صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف)، در 30 سال گذشته، بیش از 30 میلیون کودک از طریق قاچاق انسان مورد استثمار جنسی قرار گرفته اند . سازمان های جنایتکار به طور فزاینده ای جذب قاچاق انسان می شوند، زیرا برخلاف مواد مخدر، انسان ها می توانند به طور مکرر فروخته شوند [7].

تخمین زده می شود که قاچاق انسان در کمتر از پنج سال از تجارت مواد مخدر پیشی بگیرد. به گفته اف‌بی‌آی، یک سازمان بزرگ قاچاق انسان در کالیفرنیا در سال 2008 نه تنها دختران 12 ساله را برای کار روسپی تهدید و کتک می‌زد، بلکه مرتباً آنها را با جادوگری تهدید می‌کرد. ژاپن و آمریکا مرکز اصلی قاچاق انسان بشمار می آیند [8].

قاچاق انسان در تمام 50 ایالت، واشنگتن دی سی، و در برخی از مناطق ایالات متحده گزارش شده است. FBI تخمین می زند که بیش از 100000 کودک و زن جوان امروزه در آمریکا قاچاق می شوند. سن آنها بین 9 تا 19 سال است و میانگین سنی آنها 11 سال است. بسیاری از قربانیان نه تنها فراری یا رها شده اند، بلکه از خانواده های "خوب" هستند که توسط قاچاقچیان مکار مجبور به این زندگی می شوند[9].

2004 قاچاق انسان

به گفته وزارت امور خارجه ایالات متحده، قاچاق انسان یکی از بزرگترین چالش های حقوق بشر در قرن حاضر، هم در ایالات متحده و هم در سراسر جهان است[10].